بچهها در کوچه مشغول توپبازی هستند. وقت ناهار، مادر فرزندانش را صدا میکند. سه برادر و خواهر، هوراکُنان بهسمت خانه میدوند اما «علی» که خواهر و برادری ندارد، تنها و با ناراحتی راهی منزل میشود.