پسر، عینکی از پدربزرگش به دست میآورد که از طریق آن همه مردم شهر شیراز را در حال مدح حضرت شاهچراغ میبیند. آنها برای جشن ولادت حضرت در حرم مطهر آماده میشوند و پارچهنوشتهای با عبارت "دوستت دارم کاکوی امام رضا" را در صحن حرم قرار میدهند.