Logo

کتاب آثار جشنواره مردمی فیلم عمار

کتاب آثار جشنواره مردمی فیلم عمار

زن، زندگی، شهادت

زن، زندگی، شهادت

فیلمنامه کامل بلند

سال نگارش :
1401
موقعیت سوژه :
نامشخص
موضوع :
دفاع مقدس
خلاصه

دختری جوان و نحیف به نام اعظم که فارغ التحصیل مامایی است تصمیم می گیرد با یک جانباز قطع نخاعی ازدواج کند و زندگی اش را به پای او بریزد. او تصمیمش را با یکی از مدیران بنیاد جانبازان که مستوری نام دارد در میان می گذارد. مستوری چند جانباز را که شرایط خوبی برای ازدواج دارند به او معرفی می کند ولی اعظم اصرار دارد که حتما با یک جانباز قطع نخاعی آنهم قطع نخاعی از گردن و نه کمر ازدواج کند. علیرغم مخالفت مستوری با چنین ازدواجی و هشدار در مورد سختی های فراوان زندگی با قطع نخاعی ها و احتمال زیاد شهادت آنها پس از مدتی کوتاه، اعظم او را متقاعد می کند که یک قطع نخاعی از گردن را به او معرفی کند. اعظم به همراه مستوری به دیدن جانباز مورد نظر که حسین نام دارد می روند اما با این شرط که به هیچ وجه موضوع ازدواج را مطرح نکنند و فقط اعظم او را ببیند و بشناسد و فکرهایش را بکند و اگر موافق بود بعدا در یک جلسه دیگر موضوع را به او بگویند. حسین شرایط بسیار سختی دارد و غیر از حرف زدن هیچ کاری و حرکتی ندارد و همیشه روی تخت است. درحالی که تمامی نیازمندی های یک انسان سالم را دارد. اعظم در همان جلسه اول، پیشنهاد ازدواج را با حسین و مادرش شهلا مطرح می کند ولی با مخالفت شدید آنها مواجه می شود. مستوری پیروزمندانه به او پیشنهاد میدهد جانباز دیگری را که شرایط بسیار بهتری دارد به او معرفی کند اما اعظم که در همان دیدار نخست، عاشق حسین شده است مصمم است هرطور شده با حسین ازدواج کند اما در این مسیر، نه تنها باید موافقت حسین و شهلا را بدست بیاورد باید پدر و مادرش را هم راضی کند در حالی که پدر و مادر اعظم به خاطر تجربه جانبازی پسرشان حسن که پس از تحمل دوره ای دردناک در تخت بیمارستان، به شهادت رسید تحمل دیدن یک جانباز بر روی تخت را ندارند چه رسد به اینکه او را به عنوان عضوی از خانواده بپذیرند.این فیلم داستان، پر کش و قوس و پر سوز و گداز سه سال تلاش اعظم برای ازدواج با حسین و چگونگی زندگی حسین و ادامه رابطه آن دو و سرنوشت متفاوت آنهاست.