بچه های دشت
داستانی نیمه بلند و بلند
خلاصه
رضا نوجوانیست که پدر و مادرش معلم هستند و برای پرستاری از مادر بزرگش، خانوادگی از شهر به روستا مهاجرت کردهاند و مادر و پدرش درصدد انتقالی گرفتن به روستا هستند. رضا که از تصمیم آنها ناراضی است، تلاش میکند که با انجام اقدامات خرابکارانه از مدرسه اخراج شده و به شهر باز گردد.