مسافر
نماهنگ
خلاصه
زنی مسیحی پسرش را برای اعزام با کاروان هلال احمر که به کمک مناطق زلزلهزده میروند تا به مردم کمک کنند، همراهی میکند. در همین حین، خاطرات بدرقه کردن همسرش برای حضور در جبههها تداعی میشود. همسرش موقع رفتن، گردنبند نشانی به او میدهد و حالا این مادر هم آن گردنبند را به پسرش میدهد تا یاد همسرش زنده نگه داشته شود. نماهنگ، روایتی از حضور خالصانه افراد مسیحی در دفاع مقدس و کمکرسانیهای جهادی دارد که با شعری از قاسم صرافان و گویندگی مژده لواسانی همراه میشود.