کوچه های خراسان
داستانی کوتاه
خلاصه
قیصر امین پور مجموعه شعری آماده چاپ دارد مدتی است که حال رو حی مناسبی ندارد و احساس می کند مجموعه شعر جدیدش یک شعر کم دارد برای همین اجازه چاپ آن را نداده است. او به مشهد زادگاه و معدن خاطراتش سفر میکند و به ملاقات خانواده و دوستانش میرود. او در مشهد تصمیم نهایی خود را میگیرد.