شغال
داستانی کوتاه
خلاصه
پیرمرد جنگلی به خانههای مردم میرود از آنان مواد خوراکی یا اشیای قیمتیشان را میگیرد. زنها و بچهها او را تعقیب میکنند تا ببینند به کجا میرود. متوجه میشوند او برای روسها کار میکند. روسها، زنها و بچههایی که به دنبال پیرمرد آمده بودند را اسیر میکنند تا مردان جنگل تسلیم شوند و میرزا کوچک خان جنگلی شکست بخورد. اما زنی جسور و چموش به نام راضیه، روسها را به دام میاندازد و رئیسشان را میکُشد. مردان جنگلی هم وارد عمل شده و مردم بر روسها پیروز میشوند.