کوچه صفا
داستانی نیمه بلند و بلند
خلاصه
دکتر صفا، دندانپزشک، به همراه سودابه بهروان در راستای حمایت از تولید داخلی، سعی دارند یک ایمپلنت ایرانی بسازند. آنها از "پارسا کاویان"، نخبهی علمی دانشکده، کمک میگیرند. بقاد پدر سودابه، پیشرفت را در فروش اجناس تقلبی خارجی میداند. بهرنگ، برادرزادهی قباد، برای رسیدن به سودابه، همراه عمویش، جنسهای تقلبی وارد بازار میکند. قباد و بهرنگ موانع زیادی برای دکتر صفا و تیمش ایجاد میکنند. درنهایت اجناس آنها توقیف میشود.