منیره پرستار است. دختر کوچکش زهرا ، پیش پدرش است و از دوری مادرش بیقراری میکند و تب کرده است. ولی منیره در بیمارستان حتی در زمان سالتحویل هم کار میکند و تنها از طریق تماس تصویری دخترش را آرام میکند و برایش لالایی میخواند.