آبی کمرنگ
داستانی نیمه بلند
خلاصه
حمید در مدرسه دی وی دی و فلش کارتون توزیع میکند. روزی به ضورت اتفاقی لو میرود. مدیر به او میگوید که باید با پدرش به مدرسه بیاید. حمید که پدرش به خاطر تصادف دوسال در زندان است و این موضوع را از مدرسه پنهان کرده، بهدنبال راهحلی برای مخفی ماندن این موضوع میگردد. او راههای مختلفی را امتحان میکند اما هیچکدام به نتیجه نمیرسد که درنهایت تصمیم میگیرد حقیقت ماجرا را بگوید.