آب هرگز نمی میرد
داستانی کوتاه
خلاصه
یک گردان در منطقهای گیرافتادهاست. آنها چند روز است که تشنهاند. یک کامیون به سمت آنها در حرکت است که رانندهاش پرچم سفید در دست دارد. فرمانده باید تصمیم بگیرد که کامیون را منهدم کند یا پرچم سفیدش را بپذیرد. این داستان بر اساس بخشی از کتاب آب هرگز نمیمیرد از میرزا محمد سلگی است.