مادر
داستانی نیمه بلند
خلاصه
«وحید» و «شیدا» یک خانه قدیمی در محله پایینِ شهر خریدهاند. این خانه متعلق به یک مادر سالخورده است که خاطرات زیادی با فرزند شهیدش «جواد» در آنجا دارد. این مادر شهید راضی به فروش خانه نیست و نمیخواهد آنجا را ترک کند ولی پسرش «جلال» به خاطر مشکل مالی، خانه را فروخته است. هنگامی که شیدا از این موضوع مطلع میشود، قبول میکند مادر شهید در کنارشان بماند اما وحید قبلاً قراردادی بسته است که خانه قدیمی را تخریب کنند.