مستوره
داستانی نیمه بلند
خلاصه
سیدخانم همراه دو دختر کوچک خود، در مشهد زندگی میکند. ایام کشف حجاب رضاخانی است و او با شوهرش عهد کرده که از منزل بیرون نرود تا با آژانها روبهرو شود. وی، مایحتاج خود را با کمک همسایگان تأمین میکند تا اینکه یک مار، «نرجس»، دختر سیدخانم را نیش میزند. حالا او باید بین وفای به عهد و نجات جان فرزند خردسالش، یکی را انتخاب کند.