خلاصه
فیلم، یک روحانی و پسرش را نشان میدهد که با موتورسیکلت در مسیر روستایی حرکت میکنند. میانه راه، آنها به مرد بادکنکفروشی برمیخورند که موتورش خراب شده است. روحانی با استفاده از خلاقیت خود، به بادکنکفروش کمک میرساند و لبخند بر لب همه مینشیند.