عزالدین
داستانی کوتاه
خلاصه
«عزالدین»، دانشآموز ۱۳ سالهای در غزه است. او و والدینش، منتظر بهدنیاآمدن عضو جدید خانواده هستند که بمباران شروع میشود. عزالدین آرزوهایی را که دارد، مرور میکند اما میبیند که مردم به سمت وی میآیند و او را به بیمارستان میرسانند. او درمییابد که دیگر نمیتواند برادر کوچکش را ببیند و با خود میگوید شاید این بهتر باشد؛ چراکه دیگر پدرش میتواند بهراحتی به امور مادر و نوزاد تازه متولدشده برسد.