روزگاری عشق و خیانت
داستانی بلند
خلاصه
اتفاقی غیرمنتظره، «پروانه» و دخترش «آینه» را غافلگیر میکند. گویا این اتفاق، ریشه در گذشته پروانه دارد؛ گذشتهای که سالها از مواجهه با آن هراس داشته است. در یک بازگشت به عقب، مهندس جدید به همراه دخترش (پروانه)، به روستایی در دشت مغان میآید تا پروژهای را اجرا کند. مجریان این پروژه ضد ایرانی، قصد دارند اهالی را از زمینهایشان بیرون کنند اما معلم روستا به همراه مردم، مقابل آنها میایستند.