تابستان طولانی
داستانی بلند
خلاصه
«حسن»، پسرک بازیگوشی است که در روستایی دورافتاده در جنوب خراسان زندگی میکند. همه مردان روستا ازجمله پدر حسن، به جبهه میروند و تنها کودکان، زنان و پیرمردان باقی میمانند. حسن گمان دارد که در غیاب پدرش و بدون امرونهیهای او، بهترین تابستان عمرش را خواهد گذراند اما اوضاع بهدلخواه او پیش نمیرود و بدترین روزها انتظار حسن را میکِشند.