به رنگ زندگی
داستانی
خلاصه
این اثر، حکایت دکتر «محمدی» چشمپزشکی است که چند روز دیرتر از بقیه اعضای گروه جهادی به روستا میرسد. او تصمیم میگیرد آنجا بماند و بیماران را ویزیت کند؛ بههمینخاطر از پسربچهای که او را در جاده میبیند، برای دیدار بیماران و یافتن آنها کمک میخواهد. محمدی تکتک بیماران را ویزیت میکند و در هریک از آنها، داستانی به رنگ زندگی مییابد.