خاطره بازی( بی اجازه)
داستانی کوتاه
خلاصه
معلم ریاضی در کلاس در حال درس دادن است و دانشآموزان به بهانههای مختلف از معلم اجازه گرفته و از کلاس خارج میشوند و هنگامی که بر میگردند، از دفتر مدرسه با خود مقداری گچ میآورند. معلم که متوجه این موضوع شده، مشکوک میشود و خود برای پیگیری موضوع به دفتر میرود و میبیند که ...