اسماء
داستانی کوتاه
خلاصه
اسماء، روایتی داستانیست از زنی امدادگر در یکی از بیمارستانهای صحراییِ واقع در خطوط مقدمِ درگیری با داعش. با حمله توپخانهای داعش به بیمارستان، بیمارستان بر سر اسماء آوار میشود. وقتی اسماء در زیر آوار به هوش میآید، با نوزادی گریان و مردی که به دنبال دفترچهای میگردد مواجه میشود. او بعد از مدتی متوجه میشود که مرد داعشی است. بعد از این مسئله، اسماء بین دو راهی سختی گیر میکند و ...