مهدی برای ادامه تحصیل باید از روستا به شهر بیاید، پدرش مخالف به سینما رفتن است. در حین رفت وآمدها در شهر، جذب سینمایی میشود که صدای فیلمها را از بلندگوهای غول پیکر برای مردم در خیابان پخش میکند.