تقاطع
داستانی کوتاه
خلاصه
مرد جوانی در حال کلنجار رفتن با قفل ماشینی برای دزدیدن آن است که همسرش با او تماس میگیرد. او به همسرش میگوید که سرکار است. در همان هنگام با دیدن تلفن همراه در دستان پیرمرد ایستاده در تقاطع تصمیم میگیرد که آن را بدزد اما پس از دزدیدن، با تماشای عکس صفحه تلفن، آن را به پیرمرد بازمیگرداند.