هم دم
داستانی کوتاه
خلاصه
لطیف، مرد افغانستانی و سرایدار ساختمان است که همسرش را برای زایمان به بیمارستان میبرد. او حقوقش را نگرفته و در مسیر، به دوستان و اقوامش زنگ میزند تا پولی از آنها بگیرد اما به نتیجهای نمیرسد. در بیمارستان متوجه میشود یک نفر، ناشناس هزینههای عمل را قبول کردهاست. وقتی به خانه میآیند، همسایهها برای بچهی متولد شده، تولد میگیرند. معلوم میشود رئیس ساختمان که زن و مرد افغانستانی را موقع رفتن به بیمارستان دیده، شخصا هزینه را به صورت قرضی برایشان پرداخت میکند.