صفر در سفر
پویانمایی
خلاصه
ارژنگ و صفر به خواستگاری گوهر میروند. کدخدا شرط میگذارد که هرکسی بتواند ارزشمندترین جواهر را بیاورد به عقد دخترش درمیآید. صفر راهی سفر میشود. او برای نجات ارژنگ در دعوا، زندانی میشود. زندان پر از کاسبان بازار است. صفر با نقشهای پادشاه را از کالاهای خارجی بازار و ورشکستگی کسبه، باخبر میکند. شاه قرارداد چین را لغو میکند. صفر برای حمایت از کالای ایرانی، از خرید جواهر گرانقیمت خارجی امتناع میکند. ارژنگ که دست پر، با الماس فرنگی خدمت کدخدا رسیده است، خودش را برنده شرط میداند؛ اما کدخدا با شنیدن اتفاقات از زبان صفر، دخترش را به عقد او درمیآورد.