فصل بیپایان
مستند
خلاصه
سید کمال محمدی صفت جوانی است که در شیراز علاوه بر طلبگی باهدف رشد کودکان در روستاهای محروم به قصهگویی، عروسکگردانی و مشغول است اما پس از ۸ ماه مورد تمسخر روحانیون دیگر قرار میگیرد و موانعی را بر سر راه خود میبیند که بهناچار به زادگاه خود برمیگردد و تمامی فعالیتها را دوباره در روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد از سر میگیرد. روزها با طی راههای صعبالعبور و حضور در جمع کودکان برای تعالی آنها سختیها را به جان میخرد، وی همچنین با چوپانی کردن به خانواده خود کمک میکند.