باز هم ساک سفرت را خودم میبندم
داستانی نیمه بلند
خلاصه
«سید مرتضی» روحانی جوانی است که برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه میرود. اکنون، دوری و دلتنگی همسرش «فاطمه» را آزار میدهد. قرار بود سید مرتضی تا جشن تولد ۲۵ سالگی همسرش برگردد اما خبری از او نمیشود. فاطمه نگران است که با رسیدن یک پیام از سید به آرامش میرسد.