کرایهها آماده…
داستانی نیمه بلند
خلاصه
فیلم، قصه یک معلم است که سوارِ تاکسی میشود درحالیکه کیفِ پولش را بههمراه ندارد. رانندۀ تاکسی، فردی بداخلاق و تندمزاج است و پولنداشتنِ مسافران را شِگردِ آنها میداند. همین روحیاتِ راننده و درگیریِ او با مسافر قبلی، باعث میشود تا معلم، کلِ مسیر را با دلهره و اضطراب طی کند. درنهایت، او با دیدن نام صاحبالزمان(عج) در پشت شیشۀ ماشین و توسل به ایشان، مشکل را حل میکند.