![بایرام یومورتاسی](http://book.ammarfilm.ir/wp-content/uploads/2019/11/پوستر-بایرام-یومورتاسی-600x805.jpg)
![بایرام یومورتاسی](http://book.ammarfilm.ir/wp-content/uploads/2019/11/22404-بایرام-یومورتاسی_20190517_222906.251-250x111.jpg)
![بایرام یومورتاسی](http://book.ammarfilm.ir/wp-content/uploads/2019/11/22404-بایرام-یومورتاسی_20190517_222939.140-250x111.jpg)
![بایرام یومورتاسی](http://book.ammarfilm.ir/wp-content/uploads/2019/11/22404-بایرام-یومورتاسی_20190517_223045.004-250x111.jpg)
![بایرام یومورتاسی](http://book.ammarfilm.ir/wp-content/uploads/2019/11/22404-بایرام-یومورتاسی_20190517_223132.788-250x111.jpg)
![بایرام یومورتاسی](http://book.ammarfilm.ir/wp-content/uploads/2019/11/پوستر-بایرام-یومورتاسی-250x111.jpg)
![بایرام یومورتاسی](http://book.ammarfilm.ir/wp-content/uploads/2019/11/22404-بایرام-یومورتاسی_20190517_222759.988-250x111.jpg)
بایرام یومورتاسی
داستانی نیمه بلند
خلاصه
پسربچهای چند تخممرغ را به روش سنتی رنگ میکند و بهعنوان کاردستی تحویل سال جدید، آنها را به مدرسه میبرد. این پسرک، مادری مریض و پدری سختکوش دارد. در مدرسه، او را تحسین میکنند. او تخممرغها را به معلم میدهد. آموزگار، درراه به مدیر کارخانه یاری میرساند و یکی از تخممرغها را به او میدهد. مدیر با درخواست مساعده دو کارگر موافقت میکند که یکی از آنها پدر پسر است و تخممرغ به او میرسد.