هر سال اربعین
داستانی کوتاه
خلاصه
زن و شوهر جوانی عازم پیادهروی اربعین هستند. مرد تلاش میکند عکس پدر شهیدش را روی کوله خود بچسباند که یادش میآید گذرنامهها را همراه خود نیاورده است اما همسرش میگوید که گذرنامهها با اوست. سفر هرساله این زوج به کربلا ادامه پیدا میکند تا اینکه روزی زن مجبور میشود همراه پسر خویش راهی سفر اربعین شود.